صفحه 1 : زندگی با کتاب صفحه 2 : خبر همدان صفحه 3 : شهرستان صفحه 4 : خبر همدان صفحه 5 : ایران و جهان صفحه 6 : ورزش صفحه 7 : زندگی با کتاب صفحه 8 : فرهنگی

۱۸
اردیبهشت
۱۴۰۴

شماره
۵۸۸۵

امروز: ۱۹ (اردیبهشت) ۱۴۰۴ ◀ ◀ Friday 2025 (May) 09

عناوین صفحه




هگمتانه، گروه کتاب: هنرمند سال انقلاب استان همدان گفت: هنرمند اگر خودش را مسلح به هنر الهی حکیمانه نکند، در عرصه هنر باخته است، حتی اگر جایزه جهانی را از آن خود کند.
مونا اسکندری در گفت‌وگو با هگمتانه درخصوص فعالیت‌های ادبی خود اظهار کرد: در سالی که گذشت به خاطر کنگره ملی خواهر دباغ و صحبت‌های ویژه حضرت آقا در مورد ایشان، همه همتم را برای همکاری با کنگره خانم دباغ گذاشتم چون پژوهشگر و نویسنده کتاب خاطرات ایشان بودم از من دعوت شد که با کنگره همکاری داشته باشم و تمام وقت کاری سال گذشته مختص این بانوی فداکار شد.
این نویسنده همدانی افزود: تمام وقت کاریم را در خدمت کنگره بودم و به عنوان کارشناس محتوایی در کارهایی که انجام می‌شد چه در تهران و چه در همدان کمک حال بودم.
وی تأکید کرد: به خاطر فعالیت‌های زیاد و ابعاد مختلف شخصیتی خانم دباغ و حساسیت‌ها بر روند درست معرفی ایشان به عنوان یک بانوی تأثیرگذار انقلابی، تلاش ما برای جمع‌آوری بیشتر خاطرات ایشان و اسناد و مدارک بیشتر شد. خاطرات مؤثر و قابل توجه زندگی ایشان با کمک خواهرم بهاره اسکندری و همکاری راویان و محققین و ناشران، مجموعه‌ای شد تا دوستانی که مایل به خلق و تولید اثر هستند بتوانند از آن کتاب به عنوان منبع استفاده کنند که در وبگاه کنگره خواهر دباغ بارگذاری شد و حدود 9 ماه تلاش شبانه روزی را در پی داشت.
وی با اشاره به اینکه کارگاه‌های روایت‌نویسی بسیاری درباره خانم دباغ و معرفی ایشان داشتم، گفت: کارگاه‌های سه روزه با خانم‌های پاسدار داشتم که شناخت آنها را از خانم دباغ بیشتر کنم، همچنین با خانم‌های شهرداری، دبیران پرورشی، دانش‌آموزان انجمن اسلامی و خانم‌های هلال‌احمر نیز کارگاه‌های معرفی ایشان را برگزار کردم.
اسکندری اضافه کرد: هرجا که فکر می‌کردم نیاز است به معرفی خانم دباغ می‌پرداختم، چه در مدارس، رادیو، تلویزیون و برنامه‌های مختلف، حتی تا سنندج هم رفتم و یک سخنرانی هم آنجا داشتم.
وی تصریح کرد: از جمله فعالیت‌هایم در سال گذشته، انتشار کتاب مادر انقلاب بود که توسط انتشارات روایت فتح منتشر شد.
هنرمند سال انقلاب استان همدان یادآور شد: خیلی پیش‌تر از شروع کار کنگره خواهر دباغ، دغدغه معرفی ایشان را به نوجوان‌ها داشتم با همفکری دوستان خبره و اهل قلم، رمان خانه آبلیمویی را برای نوجوانان نوشتم اما به خاطر تعهد اخلاقی که به کنگره داشتم مجال و فرصت بازنویسی نهایی رمان ایجاد نشد. سخت بود که یک اثر آماده و نزدیک به چاپ داشته باشی اما آن را کنار بگذاری تا کارهای اساسی بزرگتر را انجام بدهی تا هنرمندهای دیگر هم بتوانند با خانم دباغ آشنا بشوند و اثر خلق کنند. در هر حال امسال بعد از نظرخواهی از دوستان نویسنده و نوجوانان، این رمان به انتشارات به‌نشر سپرده شد.

احساس کردم یک آوینی دیگر باید در میدان حضور داشته باشد
وی با اشاره به اینکه در خصوص اتفاقاتی که در غزه و فلسطین افتاده و همه در جریان هستند، در حد و اندازه خودم تلاش‌هایی کرده‌ام، گفت: وقتی داستان غم انگیز پیجر‌ها رخ داد و بمباران و تجاوز جنگی به لبنان آغاز شد؛ احساس کردم که باید در لبنان حضور داشته باشم و در همین راستا پیگیری‌هایی از طریق رایزنان فرهنگی در لبنان انجام دادم.
این نویسنده موفق همدانی ادامه داد: به علت شرایط جنگی به من گفتند که بر شما تکلیف نیست ولی من به عنوان یک نویسنده احساس کردم که یک مرتضی آوینی دیگر باید در صحنه حضور داشته باشد و روایت‌های نوشته شده دیگر دور را دور نباشد. آن هم روایت‌هایی از جنس زنانه و با روایتگری یک زن.
وی اضافه کرد: خود را ملزم می‌دانستم که در این بزم حاضر باشم و آنچه می‌بینم را بنویسم.
اسکندری با اشاره به اینکه برای حضور در لبنان دست به دامن مقام معظم رهبری شدم، گفت: نامه‌ای خدمت ایشان نوشتم با این مضمون که آقاجان! این روزها دل‌های همه مسلمین در قصه لبنان و غزه پر درد است.
این کمترین، تنها سلاحم قلمی است که با الگوگیری از سید شهیدان اهل قلم که در بزم دفاع مقدس حضور پیدا کرد و روایت فتح را رقم زد، می‌تواند در حد توان اندکش با حضور در لبنان و تجربه نگاری، ایستادگی زنان مقاوم لبنان و ثبت ظلم‌های رژیم صهیونیستی، در جبهه مقاومت نقش کوچکی ایفا کند. چه بسا ثبت مشاهدات و حضور در فضا برکات بیشتری شامل حالم کند. از حضرت ولی امرمان تقاضامندم عنایت کرده و اجازه و رخصت بدهند تا با مددالهی خدمت کوچکی در جبهه مقاومت(که از این حقیر بر می‌آید) انجام دهم.
فرزند کوچکتان مونا اسکندری

 جای قهرمانان کتاب‌هایم قرار گرفته بودم
وی ادامه داد: پس از حدود یک ماه تماسی با من گرفته شد و گفتند که با توجه به ناامنی لبنان برای اعزام به سوریه مهیای سفر باشید. چون بسیاری از خانواده‌های لبنانی به سوریه مهاجرت کرده بودند و شرایط خوبی هم نداشتند. نوبت این بود که خانواده‌ام را مطلع کنم. همسرم ابتدا مخالف بودند می‌گفتند شما مادر دو بچه هستی. یک آن حس کردم جای قهرمانان کتاب‌هایم قرار گرفته‌ام. وقت جهاد بود و باید عزیزانم را قانع می‌کردم. مانند رزمنده‌ای که قصد رفتن به جبهه دارد و باید رضایت‌نامه بگیرد. از وظیفه‌ام گفتم و این که قلمم باید تکلیف خود را ادا کند و به امر رهبر و با اذن ایشان می‌خواهم به سوریه بروم. از حماسه کربلا گفتم و این که هیچ وقت دوست ندارم به مرگ طبیعی از دنیا بروم. همسرم سکوت کردند.
مونا اسکندری خاطرنشان کرد: در این زمان پیگیر تهیه وسایل مورد نیاز سفر بودم و با توجه به سختگیری‌های حزب‌الله لبنان با دوستانی که داشتم هماهنگی‌های لازم را انجام می‌دادم حتی کلاس زبان عربی هم می‌رفتم اما حدود 15 روز از خبر اعزام نگذشته بود که متأسفانه سوریه به دست جولانی افتاد و وضعیت به هم ریخت.
وی تصریح کرد: پس از کنگره، در خصوص غزه، فلسطین و آزادی زنان زندانی فعالیت داشتم.
وی ادامه داد: ما حدود 13 زندانی زن در همدان داشتیم که جرائم غیرعمد داشتند، در قواره یک نویسنده سعی کردم با کمیته‌ای که قصد داشتند با کمک مردم شرایط آزادی آنها را مهیا کنند همکاری داشته باشم. یکی از آنها میثاق‌نامه‌ای بود برای کمک به بازگشت این عزیزان به جامعه اما چون با قلب و روحم آن را نوشته بودم، نوشته شد، کشوری هم شد و به عنوان یک هنرمند و در حد خودم تلاش کردم باری از این مشکلات کم کنم.

ادبیات انقلاب در این سال‌ها پخته‌تر شده است
این نویسنده موفق همدانی در خصوص مسیری که ادبیات انقلاب در سال‌های اخیر طی کرده است، گفت: در حیطه بزرگسال می‌توانیم خوش‌بینانه بگوییم که خوب کار شده و همان‌طور که انقلاب ما در این سال‌ها پخته‌تر شده، هنرمندان متعهد ما هم خودشان را قوی‌تر کرده و آثارشان پخته‌تر شده است. اما در حوزه کودک و نوجوان کار خیلی سخت‌تر شده و تقصیر هنرمند هم نیست، ما نسلی را پیش رو داریم که برای نزدیک شدن به آنها حتی والدین هم مشکلاتی دارند و حالا ما قرار است برای این نسل از انقلاب بگوییم.
مونا اسکندری افزود: نویسندگان مجبورند که بسیار هنرمندانه‌تر برای این نسل بنویسند تا متهم به شعار دادن نشوند.
وی با بیان اینکه برخی از ارگان‌ها به نویسندگان حرفه‌ای یا غیرحرفه‌ای سفارش کار می‌دهند، گفت: این آثار بیرون می‌آیند اما واقعاً نه‌تنها برای کودکان و نوجوانان مناسب نیستند حتی اثرگذاری منفی نیز دارند و از قهرمان‌های ما ضدقهرمان هم می‌سازد.
اسکندری اضافه کرد: در کنگره خانم دباغ پیشنهاد شد که برای کودک نیز کتاب منتشر شود، اما من از ابتدا مخالف این کار بودم چون که زندگی و بخشی از کارهای خانم دباغ که برگرفته از تکلیف و وظایف ایشان بود، برای بزرگ‌ترها هم قابل درک نبود چه برسد برای کودک و نمی‌شد در بازده زمانی یک سال برای این مخاطب حساس جامعه، تولید محتوا کرد. خدا را شکر مسؤولین کنگره هم همراهی کردند و موافق این موضوع بودند که آثارعجولانه‌ای منتشر نشود، همین کار نکردن به نظرم بهترین کار بود.
وی با بیان اینکه برخی موضوعات حتی با مضامین قابل احترام برای کودکان مناسب نیست، گفت: موضوعاتی هم که در این زمینه مناسب هستند باید بسیار ریزبینانه مورد بررسی قرار گیرند و هنرمند باید سال‌ها قلم‌فرسایی کرده و نقدپذیر باشد و موضوع را خوب بشناسد و علم روان‌شناسی بداند و چنین هنرمندی کم پیدا می‌شود و موانعی هم بر سر راهش وجود دارد.
بنابراین در ادبیات انقلابی کودک و نوجوان کار کم شده اما کارهای قابل تامل و موفقی هم داریم مثل بدون ریش و سبیل مرد شدم مهین سمواتی، آن مرد با باران می‌آید خانم وجیهه سامانی و ان‌شاءالله خانه آبلیمویی هم یکی از آن آثار باشد.
وی تصریح کرد: با وجود اینکه سال‌ها در حوزه نوجوان نوشته‌ام، وقتی که رمان «بهشت کبوتر می‌خواهد» را که برای نوجوانان در حیطه دفاع مقدس می‌نوشتم، شروع کردم به یادگیری بیشتر؛ تا اگر دانشی دارم مطمئن شوم که این دانش درست است و خودم را یک نویسنده آماتور و غیرحرفه‌ای تصور کردم و کلاس‌های نویسندگی رمان نوجوان را گذراندم تا خطاهایم را کمتر کنم.
مونا اسکندری یادآور شد: همدان قطب و قله ادبیات کودک و نوجوان است و انجمنی مثل قلمک را با کمک مرکز آفرینش‌های ادبی حوزه هنری انقلاب اسلامی همدان داریم که به صورت تخصصی کار کودک و نوجوان انجام می‌دهد و هنرمندان همدانی فارغ از اینکه زیر سایه چه ارگانی هستند، با عشق و علاقه دور هم جمع می شوند و کار می‌کنند و به بهتر شدن آثار یکدیگر کمک می‌کنند.

 هنرمند اول باید به مخاطبش فکر کند
این هنرمند در خصوص انگیزه‌ها و دغدغه‌هایش برای خلق یک کتاب گفت: حقیقتاً هنرمند باید اول به مخاطبش فکر کند و اثری که روی مخاطب می‌گذارد. در همین راستا بیشترین دعای من در اماکن مذهبی این است که آثارم اثرگذار باشند.
وی افزود: چه بسیار کتاب‌ها که نوشته شده و به چاپ چندم هم رسیده اما وقتی خواننده کتاب را می‌بندد، دیگر کتاب تمام شده است اما در نظر من اگر اثری،‌ اثرگذاری نداشته باشد و یا اثر سازنده‌ای نداشته باشد، یک هنر الهی نیست.
اسکندری خاطرنشان کرد: اگر هنر، یک هنر الهی باشد، هنرمند نیز باید خودش را به آن الهی بودن نزدیک کند و هنری الهی است که برخاسته از حکمت باشد و این‌ها توأمان هستند؛ اگر هنر الهی داریم قطعاً حکیمانه است و اگر هنر حکیمانه‌ای داریم قطعاً الهی است.

 مسلح به هنر حکیمانه الهی باشید
وی ادامه داد: این حکمت برای سازندگی بشر است چون از منشأ الهی نشأت گرفته و هنرمند اگر خودش را مسلح به هنر الهی حکیمانه نکند در عرصه هنر باخته است حتی اگر جایزه جهانی را هم از آن خود کند.
وی تصریح کرد: هنگام نوشتن، اولین کاری که می‌کنم؛ فکر کردن به مخاطب است. اصلاً به این فکر نمی‌کنم که ناشر قرار است خوشش بیاید یا نه، آیا فلان منتقد برایم دست می‌زند یا نه. چون قرار است یک سری مفاهیم را در لوای هنر به خواننده تفهیم کنم و او را همراه خودم کنم تا به اعتقادات و ایدئولوژی خودم نزدیکش کنم.
مونا اسکندری خاطرنشان کرد: در این روزگاری که همه در فضای مجازی از اطلاعات بسیاری مطلع هستند و دنیای سختی شده، فقط استعداد نویسندگی داشتن کافی نیست، ما هم باید کوله‌بارمان را پر از تکنیک، راه و روش کنیم.
این نویسنده اضافه کرد: در کتاب «بهشت کبوتر می‌خواهد» شاید 10 طرح نوشتم و تا 50 صفحه جلو رفتم و به بن‌بست خوردم و در این زمان از شهدا کمک می‌گرفتم.
وی ادامه داد: بعد از اینکه کار را نوشتم آن را به دوستانی که از همه طیف هم هستند و به صداقتشان ایمان دارم می‌دهم، تا برآیند نظراتشان را بیرون بکشم و نظرات منطقی و مشترک را در کار تأثیر بدهم و بعد از بازنویسی کامل، آن را به ناشر می‌سپرم.
هنرمند سال انقلاب یادآور شد: انقلاب هنر انقلابی در کشور ما، در واقع مقارن با بروز و ظهور شهید آوینی در رسانه است. شاید قبل از آن اصلاً دیدگاه‌ها متفاوت بود. فعالیت‌های ایشان باعث یک نگاه متفاوت هنری به انقلاب شد و آنجا بود که فهمیدیم می‌شود به جنگ و اتفاقات تلخ هم هنری نگاه کرد و از آنها مضامینی بیرون کشید که شاید کمتر کسی به آن می‌پردازد.
وی ادامه داد: شهید آوینی در شرایط زیستی خودش شاید خیلی تنها بود و درک تفکرات ایشان در آن دوره سخت بود و مخالفینی هم داشت اما با شهادت ایشان مهر تأییدی بر تفکراتشان خورد و انگار که خداوند تفکرات شهید آوینی را تأیید کرد و راهی ایجاد شد که دیگر همه دوست داشتند شهید آوینی شوند.
اسکندری اضافه کرد: پس از آن، هنر الهی و مسیر هنرمندانه انقلاب پر رنگ‌تر شد و هنرمند انقلابی شناخته شد.
وی تأکید کرد: ما در این سیر هنری شاهد سکوت برخی هنرمندان در خصوص وقایعی مانند جنایات اسرائیل در غزه هستیم، در صورتی که در جهان شاهد واکنش افراد حتی غیرمسلمان در این زمینه است.
وی افزود: در این میان هنرمند انقلابی از هنرمند غیرانقلابی شناخته شد و این تمایز خوب است چون از دورویی‌ها جلوگیری می‌کند. گرچه هنرمندان انقلابی در تیر راس تهمت‌های دیگران قرار می‌گیرند اما باید در این جبهه بمانند و زخمی هم بشوند و دردش را نیز به جان بخرند چون این جبهه، جبهه فرهنگی است.
این نویسنده دفاع مقدس در خصوص حضور زنان در هنر انقلاب گفت: این مسأله با تجلی حضور زنان ما در دوران دفاع مقدس شروع شد، زمانی که تازه واقف به نقاط قوت خود شدند.

وظیفه ما انعکاس هنر واقعی است
وی اضافه کرد: هنرمندانه‌ترین لحظه به نظرم زمانی است که یک مادر، پا روی مهر مادریش می‌گذارد و اولادش را از زیر قرآن رد می‌کند تا برای وطن و آرمان‌ها شهید شود و اینجاست که هنر از بیان تصاویر بازمی‌ماند و کار ما فقط این است که این هنر واقعی را انعکاس دهیم.
اسکندری با بیان اینکه زیاد قائل به تفکیک هنرمندان زن و مرد نیستم، گفت: با این وجود در کشور ما اگر جایگاهی را برای هنر در نظر بگیریم، یک هنرمند آقا، 10 قدم باید بردارد تا به آن جایگاه برسد اما یک هنرمند خانم باید 50 قدم بردارد.
وی افزود: این تفاوت نسبت به انتخاب هنرمندهای شاخص و خوانش آثار هنرمندها هم دیده می‌شود و این مانع بزرگی است. هر چقدر هم که حضرت آقا با تقریظ‌هایشان نشان داده‌اند که هیچ تفاوتی بین هنرمند خانم و آقا نیست اما حقیقتاً یک خانم برای خلق هنری و دیده شدن اثرش باید خیلی بیشتر تلاش کند.

ریزبینی خانم‌ها در بیان هنر به کمکشان می‌آید
مونا اسکندری تصریح کرد: یک هنرمند آقا می‌تواند در خانه وقت آزاد بیشتری برای پرداختن به هنرش داشته باشد اما یک هنرمند خانم، فارغ از شاغل بودن یا نبودنش، مسؤولیت‌های بیشتری در خانه بر دوش دارد و باید از وقت استراحتش برای رسیدگی به امور هنری خود استفاده کند. ضمن اینکه محدودیت‌های بسیاری هم برای خانم‌ها وجود دارد.
این نویسنده همدانی یادآور شد: ریزبینی خانم‌ها در بیان هنر به کمکشان می‌آید و می‌تواند راهگشای آنها در به تصویر کشیدن هنرشان باشد.
بخش دوم این گفت‌وگو را می‌توانید در شماره بعدی کتاب بخوانید.



ارسال ديدگاه

نام:
پست الکترونیکی:
کد امنیتی:
ديدگاه: